تابشها و کینگ و مکملیت در فیزیک سیاهچالها

ابتدا ضمن بررسی اجمالی نظریه میدانهای کوانتومی در فضازمانهای خمیده، تابش گرمایی هاوکینگ بر پایه تحول مدهای یک میدان اسکالر در زمینه ساهچالی با تقارن کروی مورد بحث قرار می گیرد و محاسبه دمای تابش مرور می شود. سپس مشکل ظهور فرکانسهای بالا در طیف مجانبی این تابش و مسائل ناشناخته فیزیک در فواصل بسیار کوچک که پدیده هاوکینگ بر پایه نگرش نیمه کلاسیک را زیر سوال می برند، مطرح می شود. در ادامه دیدگاههای متفاوتی که تاکنون برای حل مسئله ارائه شده، مورد بررسی قرار می گیرد. با استناد به اصل وجود کمینه عدم قطعیت طولی در فضازمانهای خمیده، به راحتی می توان ایده تئوریهایی با طول قطع را مطرح کرد و در به دست آوردن اثر هاوکینگ به روشی کمستقل از نواحی با فرکانسها و انرژیهای بالا دست یافت . جدا بودن بنیادی فضای هیلبرت ناظران سقوط آزاد و ناظران ایستای خارجی مسئله مکملیت را پیش می کشاند. به علاوه مکانیسم قطع برای دو دسته ناظر کاملا متفاوت است و مکملیت در اینجا به صورت حادتر جلوه می کند. بنابراین در گذار از یک سیستم مختصات به سیستم مختصات دیگر، باید علاوه بر تبدیلات تانسوری، تغییرات ناشی از انتقال از یک فضای هیلبرت به فضای دیگر را در نظر گرفت . بدین ترتیب با هیچ ناسازگاری منطقی رو به رو نمی شویم و اندازه گیریها و مشاهدات دو دسته ناظر دقیقا تشریح های دوگان یک مسئله می باشند. در انتها نشان خواهیم داد فرآیند قطع معادل ظهور دمای گرم زمینه کیهانی است که در فواصل دور محسوس می باشد. همچنین خواهیم دید دمای تعادلی بدست آمده با اندازه طول قطع ارتباط مستقیم دارد.